منو اصلی
تفکر انتقادی، یک مهارت نسبی است و هیچ کس نمیتواند ادعا کند که آن را به طور کامل فراگرفته و بهکار میبندد. همه افراد تقریباً از درجات مختلفی از این مهارت برخوردارند، اما اغلب آنها نمیدانند چگونه این استعداد رادر خودشان کشف و شکوفا نمایند. راهبردهایی که در ذیل ارائه شده است که به شما کمک میکند تا بتوانید مهارتهای تفکر از جمله شیوه تفکر انتقادی را در خودتان ببهود ببخشید:
۱. همواره سطح بهینهای از شکگرایی داشته باشید
شکگرایی، داشتن این باور است که دانش و بصیرت، سخت بهدست میآید. شک گرایی در قالب یک نگرش بدین معنا است که فرد معتقد باشد که هر ایده جدیدی که به وی ارائه میشود اشتباه است تا زمانی که شواهد مستدل و معقولی برای صحت آن فراهم آید.
به اطلاعات جدیدی که دریافت میکنید براساس ارزش ظاهری آنها اعتماد نکنید. بلکه قبل از پذیرش، آنها را به دقت بررسی و موشکافی کنید.
این حساسیت به ویژه در مورد ادعاهایی که به نظر قابل تردید میرسند و یا با تجربیات واقعی شما سازگار نیستند، ضروری است. اگر افراد یا گروههای ادعا کنند که میتوانند به شما نیروی مافوق بشری را آموزش دهند، شما را به سرعت ثروتمند کنند، یا به شما کمک کنند تا در زمان اندک و بدون هیچ تلاشی چاق یا لاغر شوید، شما باید در این گونه موارد به شدت شکگرا بوده و به آسانی ادعای آنها را نپذیرید؛ بلکه از آنها بخواهید شواهد کافی در حمایت از ادعاهایشان ارائه دهند.
۲. به دنبال دادههای محکم و بنیادی باشید. نه فرضیات، استدلالها و نتایج
دادهها، اطلاعات خام راجع به دنیا هستند. هرگونه استدلال یا نتیجهگیری به دادهها یا اطلاعات خام نیاز دارد. اگر فردی سعی داشته باشد ایدهای را بدون پشتوانهای از دادههای عینی و باورکردنی به شما ارائه دهد، نباید آن را بپذیرید مگر اینکه این قبیل دادهها وجود داشته باشند.
دادههایی بهتر هستند که از عینیت بیشتری برخوردار باشند. مثلاً «رنگ چشم مریم قهوهای است» یا «فاصله تهران – اصفهان ۴۱۴ کیلومتر است» دادههایی کاملاً عینی و مسلم هستند. برعکس، دادههایی مثل «مریم واقعاً زیبا است» یا «اعضای این انجمن قابل اطمینان هستند» در برگیرنده موضوعاتی هستند که نوعی قضاوت ارزشی را دربردارند و ممکن است همه با آنها موافق نباشند. دادهها قبل از اینکه به عنوان یک اصل معتبر در نظر گرفته شوند، باید توسط بیش از یک منبع غیروابسته تأیید شده باشند.
۳. تا زمانی که داده و اطلاعات کافی در دسترس ندارید، هیچ نتیجهای نگیرید
چیزهای زیادی در دنیا وجود دارند که ما نمیتوانیم به سادگی آنها را تأیید کنیم. در مواردی که داده کافی برای نتیجهگیری وجود نداشته باشد. تنها پاسخ قابل قبول «نمیدانم» است.
پذیرش این موضوع برای اغلب افراد بسیار دشوار است. به نظر میرسد که طبیعت انسان بر این باور است که دادن هرگونه پاسخی بهتر از پاسخ ندادن است. اما این تنها نگرشی سادهلوحانه و نادرست است. نتیجهگیری یا اظهارنظر راجع به چیزی که اطلاع کافی در آن زمینه ندارید هم خودتان را گمراه میکند و هم دیگران را نسبت به ایدهها و استدلالهای شما نامطمئن میسازد.
۴. در جستوجوی فرضها و اصلاح آنها باشید
فرضها، دادههایی هستند که زیربنای استدلالهایی را تشکیل میدهند که کاملاً روشن و صریح ارائه نمیشوند. هر استدلالی در ابتدا بر پایه فرضها گذارده میشود، چرا که بشر از دانستن همه چیز ناتوان است.
حتی استدلالهایی که توسط دانشمندان نیز ارائه میشوند، بر مبنای فرضهایی مطرح میگردند که از امکان اثبات برخوردار نیستند. اکثر حقایق علمی به وسیله آزمایش مورد تحقیق قرار میگیرند، اما بدیهی است که هیچ آزمایشی کامل و بیعیب نخواهد بود. علیرغم زمان بسیاری که برای آزمودن یک فرضیه صرف میکنید، نمیتوانید آن را در همه شرایط بیازمایید. دیر یا زود، شما باید فرض کنید که تنها به این دلیل که فرضیه شما در برخی شرایط خاص صحیح است، پس در سایر شرایط نیز صادق خواهد بود. دانشمندان همچنین فرض میکنند که آینده نیز همانند گذشته جریان خواهد داشت. برای مثال «چون نیروی جاذبه زمین از زمان کشف آن تاکنون به این شیوه بوده است پس در آینده نیز همینطور خواهد بود».
قبل از پذیرش هر استدلالی، باید بهدنبال کشف فرضهای زیربنایی آن باشید تا آنها را از نظر اعتبار و موثق بودن بررسی کنید مثال زیر به شما نمونهای از روش بررسی این فرضها را نشان میدهد؛
الف)«یک روز، وسایل ماشینی ما آنقدر هوشمند میشوند که تصمیم میگیرند ما را بکشند»
ب)«چرا باید ماشینها بخواهند عمداً ما را از بین ببرند؟»
الف)«و آنوقت آنها میتوانند دنیا را بدون دخالت ما اداره کنند»
ب)«چرا باید ماشینها بخواهند دنیا را اداره کنند؛ انگیزه آنها چه خواهد بود؟»
الف)«و در آنصورت آنها هرگز خاموش نخواهند شد»
ب)«اگر ما امروز ماشینها را خاموش کنیم، به نظر نمیرسد که تهدیدی برای ما به
حساب بیایند و لازم باشد که از آنها بترسیم. چه چیز باعث شده که تو اینطوری فکر کنی؟»
۵. از موقعیتهایی که ممکن است نتیجه شما غلط از آب درآید، غافل نشوید
همانطور که پس از گرفتن یک نتیجه خاص، بهدنبال موارد و موقعیتهایی هستید که با نتیجهگیری شما جور باشد، باید در جستوجوی موقعیتهایی نیز برآیید که احتمالاً این نتیجه با آنها ناسازگار باشد. اگر به چنین موقعیتهایی برخورد نکردید، احتمالاً به اندازه کافی برای یافتن آنها سعی نکردهاید.
برای مثال اگر فردی بگوید «همه مردم ایران موسیقی پاپ را دوست دارند»، باید سعی کند نمونههایی از مردم ایران را بیابد (حتی یک نمونه) که آشکارا اظهار کند که موسیقی پاپ را دوست ندارد یا حتی از آن متنفر است. بدون شک اگر خوب بگردد، به چنین افرادی برخورد خواهد کرد.
هرگاه میپذیرید که چیزی درست است، حتماً از طریق جستوجوی افرادی که با آن ایده موافق نیستند، تفکر خود را به چالش بکشانید. نظر آنها را با حفظ بیطرفی کامل بشنوید و آنها را برای آزمون مجدد باورهای خودتان بهکار ببندید.
۶. تلاش کنید تا بر سوگیریهای شخصیتان غلبه نمایید
همه افراد از سوگیریها، ارزشها و باورهای شخصی برخوردارند که میتواند قضاوتهای آنها را تحت تأثیر قرار دهد. شما باید جداً سعی کنید که در حین ارزیابی اطلاعات جدید، تا جای یکه ممکن است درونیات خودتان را دخالت ندهید. در برابر ایدهها و دادههای جدیدی که دریافت میکنید، از همان ابتدا موضع نگیرید؛ بلکه نسبت به آنها تواضع داشته و همواره آگاه باشید که غیرممکن است فردی بتواند همه چیز را بداند و همیشه درست بگوید (حق با او باشد). اطلاعات را با دیدگاهی بیطرفانه و بر پایه ارزش دادهای که به شما میدهند، دریافت کنید و دنیای درونی خودتان را وارد آنها نسازید.
۷. در رویارویی با دادههای جدید، حاضر باشید که نتایج خود را تغییر دهید
جان مینارد کینس(۱) اقتصاددان معروفی که به تناقضگویی متهم شده بود، میگوید: «وقتی حقایق عوض میشوند، من ناچارم ذهن خودم را تغییر دهم. شما چکار میکنید؟»
این نگرش، در نوع خود قابل تحسین است. همه ما تصمیم گیرندگان ناکامل و فناپذیری هستیم که تنها براساس پارهای از دادههایی که واقعاً نیاز داریم، به نتیجهگیری میپردازیم. این واقعیت را بپذیرید که همه ما ایدهها و باورهای زیادی داریم که نادرست هستند. وقتی دنیا به شما ثابت میکند که تاکنون باور غلطی را در ذهن خود پروراندهاید، پذیرا بوده و حاضر باشید تا آن باور غلط را تغییر داده یا اصلاح کنید و از تعصبات خشک و ناروا نسبت به عقایدتان اجتناب کنید.
نظرات کاربران ۰