منو اصلی
در جوامعی که بر خلاقیت و تخیل ارج نهاده میشود سواد بصری ( سواد تجسمی ) بسیار مورد تشویق قرار داده میشود.
سواد تجسمی یا سواد بصری یعنی توانایی شناختن و توصیف آنچه میبینیم و ارزیابی خصوصیات زیباییشناختی آن و تناسب آن با هدف.
برای مثال، هنگام تماشای یک نقاشی یا یک مجسمه ممکن است در نظر بگیریم که هنرمند قصد داشته چه تأثیری از لحاظ دیداری بگذارد و بعد ببینیم که آیا مواد و روشهای به کار رفته این تأثیر را بر جای گذاشته است یا نه.
به هنگام ارزیابی محیط ساخته دست انسان، مواد به کار رفته را در نظر میگیریم و میبینیم که چگونه این مواد سازمان یافتهاند.
آیا جلوهها چشمنوازند؟ آیا برای مقصودی که در نظر بوده مواد درستی به کار رفته است؟
این همه آشفتگی و بینظمی شهری که به بسیاری از مناطق آسیب رسانده است نتیجه مستقیم کمبود سواد تجسمی ( سواد بصری ) در بسیاری از جوامع ماست (پیکرینگ، ۱۹۷۶).
محیط زندگی کسالتآور و محصولات نامرغوب ما را افسرده و درمانده میکند.
ما به عنوان یک جامعه از لحاظ تجسمی بیسواد هستیم و در درک زیبایی ناشی. ما نیاز داریم چگونه دیدن را بیاموزیم و:
بتوانیم با دانش و درک مثلاً ارزشهای زیبایی شناختی، به طراحی و ساختمان نگاهی انتقادی داشته باشیم.
واژگان توصیف و اظهارنظر در مورد آنچه میبینیم را بیاموزیم. برای مثال، عناصر هنر ـ خط، جنس، طنین، الگو، رنگ، شکل، فضا.
مطالب مرتبط: تاثیر هنر در زندگی ما (لمس/ کلیک کنید)
میل به ایجاد محیطی مطلوب و زیبایی شناختی داشته باشیم.
همه مستحق برخوردار بودن از سواد تجسمی ( سواد بصری ) هستند. برنامه هنر مطالعه در برنامه ملی این حق را بهرسمیت شناخته است.
برای سوادآموزی دانش آموزان باید بیاموزند که از چه راههای مختلفی عقاید، احساسات و معانی به شکل بصری منتقل میشود.
بزرگسالانی که بینش و توانایی درک جهان ادراکی را ندارند و از لحاظ یکی از اساسیترین قلمروهای تجربه انسانی بیسواد و ناتوانند در واقع منکر حق خود شدهاند (پیکرینگ، ۱۹۷۹).
نظرات کاربران ۰